نیاز انسان به اخلاق در بهتر زیستن از دیدگاه اسلام چگونه است؟
بدون تردید، خوب زیستن و رسیدن به سعادت، آرزوی هر انسانی است.آدمی همیشه در پی دستورات و فرامینی بوده است كه بتواند با عمل به آنها، مناسبات خود را با دیگران شكل بخشد، تا از این طریق عمر خود را بگذراند و بقای حیات خویش را تضمین کند. از این رو، آدمی نیازمند نظام ارزشها بوده است؛ نظامی كه خوب و بد را برای او معین كند و در پیچ وخم زندگی راهنمای او باشد. اخلاق وسیلهای مؤثر برای بهتر زیستن است، پس فراگیری آن، لازمه حیات بشری است. قانون و نظام اعمال و رفتار آدمی همان «علم اخلاق» است كه قادر است ما را از خطر سقوط نجات دهد. در میان همه علوم علم اخلاق ضروریترین علم برای انسان است؛ چرا كه در تمام اوراق كتاب زندگی دخالت و نظر دارد،حتی گروهی از علما علم اخلاق بر این باورند که اخلاق از مسائل فرا دینی است وبدین سبب مشترک بین همه است، و بدون آن زندگی اجتماعی و فردی در ورطه سقوط است. طبیعت انسان میل به نفع طلبی دارد و این خود عاملی برای جلوگیری از برپایی جامعه آرمانی است. بسیاری از كشمكشهای اجتماعی از این طبیعت انسان ناشی میشود. از این رو علاوه بر قانون، به یك نیروی درونی به نام اخلاق نیاز است تا انسانها را كنترل كند. برتراند راسل كه در بسیاری از مسائل انسانی شك میكند، معتقد است اخلاق برای انسان لازم است. او میگوید: «افراد بشر تندخو، شهوتران، لجوج و تا حدی دیوانه هستند و به علت دیوانگیهایشان برخود و بر دیگران مصیبتهایی وارد میكنند كه ممكن است منجر به بدبختیهای هولناكی شود. با اینكه زندگی توأم با احساسات خطرناك است، ولی اگر بخواهیم زندگی بشر لطف خود را از دست ندهد احساسات هم باید حفظ شود، میان دو قطب احساسات و كنترل آنها تضادی وجود دارد. از همین تضاد درونی طبیعت بشر، احتیاج به اخلاق احساس میشود.»(۱) در اندیشه اسلامی فضایل اخلاقی نه تنها سبب رستگاری در قیامت است، بلكه وسیلهای برای سعادت و خوشبختی در زندگی دنیا هم محسوب میشود. امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) میفرماید: «لوكنا لانرجوا جنة ولا نخشی ناراً ولا ثواباً ولاعقاباً لكان ینبغی لنا ان نطالب بمكارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح (۲)یعنی اگر امیدی به بهشت و ثواب و ترسی از جهنم و عقاب نداشتیم، باز هم شایسته بود كه ما در پی مكارم اخلاق باشیم، زیرا خوشبختی و سعادت را از این طریق میتوان بهدست آورد. ضرورت توجه به اخلاق همان گونه که گفتیم تهذیب نفس و اصلاح آن نقش بسزایی در سعادت فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی دارد، به گونهای كه اگر انسان تمام علوم را تحصیل كند و همه طبیعت را به تسخیر خود درآورد، اما از تسخیر درون و تسلط بر نفس خود عاجز باشد، از رسیدن به كمال باز خواهد ماند. چه بسا نابسامانیهایی كه در سطح جهان پدید میآید و گرفتاریهایی كه بشر امروزه با آن دست به گریبان است، ناشی از عدم توجه به مباحث اخلاقی باشد. جامعه هر چند مترقی و به اصطلاح متمدن باشد ولی به سبب روگردانی از ارزشهای اصیل انسانی روز به روز به جاهلیت نزدیكتر میشوند و نور معنوی كه سبب روشنایی دلهاست، جای خود را به تیرگی میدهد و قلبها زنگار فراموشی موازین اخلاقی میگیرد و مسلمانان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و به علت عمل نكردن به معارف بلند اسلام، هر روز گرفتار مشكلاتی هستند. احیای ارزشهای اصیل اخلاقی و بازگشت به اصول فراموششده اسلامی شرط لازم حاكمیت بخشی اسلام در جامعههاست.فراگیری و عمل به اخلاق، افراد بشر را از هرگونه عیب و نقص منزه و مبرا ساخته و او را به اوج مكارم اخلاق میرساند، نیروهای سركش نفس را مهار و رام میکند و آنها را در مسیر حكمت و عدالت و عفت تقویت میكند تا به پایه مكارم اخلاق برسند. خلاصه آنکه علم اخلاق معادن مكنون در سرزمین نفس را استخراج میکند و آنها را به صورت مكارم اخلاق در میآورد و برای بهرهبرداری عمومی آماده میسازد. همین علم است كه نهال گلهای زیبا و معطر را در صفحه نفس مینشاند و بهشت برین از مكارم اخلاق را در آن بهوجود میآورد. مكارم اخلاق علاوه بر آنكه صاحبش را به عالیترین درجات انسانیت میرساند و بر دیگران برتری میدهد، در آخرت هم او را به عالیترین درجات بهشت ارتقاء خواهد داد. از این رو لازمترین علمی است كه باید آن را فراگرفت. امام كاظم (علیهالسلام) در سخنی زیبا، ضرورت فراگیری این علم را بیان میكند و میفرمایند: « الزم العلم ما ذلك علی صلاح قلبك و اظهر لك فساده» (۳)(لازمترین علمها برای تو، آن علمی است كه دل و ضمیرِ وجودت را اصلاح كند و فساد اخلاق تو را ظاهر سازد.) *********************** (۱) عبدالله نصری،خدا در اندیشه بشر،ص۲۸۸. (۲) مستدرک الوسائل،جلد ۱۱،ص ۱۹۳. (۳) همان،جلد ۱۲،ص۱۶۶.
گرگان، محله سرچشمه، جنب مصلی
۰۱۷ - ۳۲۲۲۵۳۴۳