نسب خانوادگی
حضرت آيت ا... حاج سيّدكاظم نورمفيدي در سال 1319 در خانوادهاي متديّن و اصيل در گرگان ديده به جهان گشود. اجداد ایشان از روحانيون بنام و مورد احترام اين شهر بودند. پدر بزرگ ایشان مرحوم حاج سيد احمدنورمفيدي و سایر اجدادشان از جمله سيدمحمدموسوي مفيدي، سيدمحمد باقر موسوي مفيدي، سيدقوامالدين محمدموسويمفيدي و سیدمفيدموسوي، همگی از علما و روحانیون مورد وثوق ایالت استرآباد و دارای کرسی تدریس، وعظ و خطابه بودند. مدرسه علمیّه سادات مفیدی در گرگان از مراکز به یادگار مانده از اجداد ایشان است. نسب آیتا...نورمفیدی با واسطه 28 نسل به امام هفتم، امام کاظم(ع) میرسد. والد ایشان مرحوم سيد مهدي نورمفيدي، فرزند مرحوم حاج سيد احمد نورمفيدي، فرزند مرحوم سید محمد موسوی مفیدی بودند.
مرحوم سید محمد موسوی مفیدی جد اعلی آیت ا... نورمفیدی، در سال 1246 قمری کتاب قوانین الاصول مرحوم میرزای قمی را به خط خویش کتابت کرده و در پایان این نسخه که هم اکنون در گنجینه نسخ خطی موسسه فرهنگی میرداماد نگهداری میشود، شجره نامه خودش را اینگونه ثبت کرده است:
«انا العبدالمستهدی للصراط السوی سيد محمد بن محمد باقر بن قوام الدين محمد بن مفيد بن ابوجعفربن محمد باقر بن فخرالدين احمد بن محسن بن تاجالدين بن حسن بن محمد بن تاج الدين بن مرتضي بن ابوالمحسن بن محمد بن حسين علي بن محمد بن محمدعلي بن احمد بن محمد ابراهيم مجاب بن سيد محمد بن عابدين بن ابي ابراهيم بن موسيبن جعفر(ع) بن محمد(ع) بن علی(ع) بن حسین(ع) بن علی بن ابی طالب(ع).»
سلسله نسب سادات مفیدی، از نسل «ابراهیم مجاب» نوهی گرانقدر امام موسی بن جعفر(ع) هستند، ابراهیم مجاب شخصیتی بزرگ در تاریخ شیعه است. او را به این دلیل مجاب یعنی کسی که پاسخ شنیده، خواندهاند چون وی وقتی وارد حرم حضرت سید الشّهداء(ع) شد، عرض کرد: «السّلام علیک یا ابا». (سلام بر تو ای پدر). در جواب، صدایی شنیده شد: «و علیک السّلام یا ولدی». (و بر تو سلام ای فرزندم) و از این رو به «مُجاب» شهرت یافت. قبر او در مجاورت قبر امامحسین(ره) زیارتگاه زائران ابا عبدا...(ع) است.
فضای معنوی خانواده و عشق و علاقه وافر او به معارف دینی باعث شد تا در سال1331 با ورود به حوزه علمیّه عمادیّه گرگان تحصیلات علوم دینی خود را آغاز کند. مقدمات را در گرگان به پايان رسانيد. در سال 1335 عازم مشهد مقدس شد و تحصیلات خود به ویژه ادبیّات را ادامه داد و نزد اساتيد بزرگي همچون اديب نيشابوري دوم به تحصيل علم مشغول شد. در همين ايام دوستي و رفاقت او با حضرت آيتا... خامنهاي و آيتا... شهيد سيد عبدالكريم هاشمينژاد آغاز گردید. آیتا... نورمفیدی نحوه آشنایی خود با مقام معظمرهبری را اینگونه نقل کردهاند: «اواسط پاییز 1335، وقتی که 16 سال سن داشتم، مدت کوتاهی بود که در مشهد مقیم شده بودم. آقايي به نام حاج سيدجوادبختياري كه گاهي براي تبليغ به گرگان ميآمد و از آنجا ما يكديگر را ميشناختيم. در مدرسهي نواب حجره داشت. روزي به حجرهاش كه در طبقهي دوم مدرسه بود رفتم. وقتی با او مشغول صحبت بودم يك سيد جوان كه هنوز صورتش مو در نياورده بوده و عينكي هم داشت، آمد. من و آقاي بختياري را براي صرف چاي به حجرهاش دعوت كرد. ما با هم به حجرهي ایشان که در طبقهي اول مدرسه بود، رفتیم. آن طلبه حضرت آیتا... سيدعليخامنهاي بود. آشنايي و دوستی من با ايشان از همان جا شروع شد. عصر بسیاری از روزها، با هم به مسجد گوهرشاد كه پاتوق طلاب مشهد بود، ميرفتيم. طلبههاي مدارس آنجا جمع ميشدند. هم ديدار و مصاحبت بود و هم زيارت امام رضا(ع) و خواندن نماز جماعت مغرب و عشا. بعدها پس از مهاجرت به قم این دوستی بیشتر شد.»
آیتا... نورمفیدی در سال1336 به حوزه علميّه قم هجرت کرد. سطوح عالي را نزد اساتيد بزرگي همچون حضرت آيتا..العظمی فاضل لنكراني گذرانید. ایشان از سالهای اولیه طلبگی عشق و علاقه وافری به شخصیت و افکار حضرت امام خمینی(ره) پیدا کردند. در خاطراتشان در این خصوص میگویند: «من تازه در گرگان طلبه شده بودم، حدود سال1332، كسي امام را در گرگان نميشناخت، كساني كه از حوزهي علميهي قم در تابستان و ايام تبليغي به گرگان ميآمدند، دربارهي شخصيت حضرت امام، و خصوصيات اخلاقي ايشان تعريف ميكردند. از همان موقع، با آنكه امام را نديده بودم و نميشناختم، يك علاقهمندي در خودم نسبت به ايشان احساس ميكردم. هر چه گذشت علاقه به شخصيتي كه دورادور شيفتهاش شده بودم، در وجودم بيشتر شد. وقتي به قم رفتم چون کم سن و سال بودم وسال های اولیه طلبگی من بود نمیتوانستم پاي درس حضرت امام(ره) بروم. آن سالها امام(ره) درس خارج و درس اسفار ميگفتند. من براي اينكه بتوانم از نزديك سيماي ایشان را زيارت كنم به محلهي يخچال قاضي كه منزل امام قرار داشت، میرفتم و ميايستادم تا وقتي از آنجا عبور ميكند او را از نزديك ببينم. با ديدن علاقهام نسبت به ايشان بيشتر شد. چون شخصيتي كه قبلاً از او در ذهنم ترسيم كرده بودم دقيقاً مطابق با چهرهاي بود كه ميديدم. در مجالسي كه حضرت امام شركت ميكرد، جايي مينشستم كه بتوانم چهرهي ايشان را بهتر ببينم.»
این عشق و علاقه و رفت و آمد به بیت امام(ره) در آن مقطع زمانی که کار بیخطری هم نبود، به دوستی ایشان با مرحوم حاج آقا مصطفی و حاج احمد آقا مبدل شد.
پس از اتمام سطوح عاليه مدتي در درس خارج امام(ره) حاضر شدند که با دستگیری و تبعید امام(ره) ادامه پیدا نکرد. پس از فوت حضرت آيتا... بروجردي، مُبلّغ مرجعيت امام بود و تنها رسالهي ايشان را، با آن كه ممنوع بود، پخش ميكرد.
پس از تبعيد امام(ره) در درس حضرات آيات محقق داماد، اراكي، گلپايگاني، شيخ مرتضي حائري و ميرزاهاشم آملي شركت كرد و به سرعت مورد توجه اساتيد خود قرارگرفت. پس از آن نيز در بين طلاب مازندران به عنوان طلبهاي فاضل و انقلابي و متديّن شهرت يافت.
وي ضمن شركت در درس فقه و اصول، به همراه تعدادی از فضلای برجسته حوزه علمیه قم در دروس خصوصی فلسفه آيت ا... شهيد مطهري شركت فعال داشت. آیت ا... دکتر سید مصطفی محقق داماد از دوستان زمان نوجوانی و هم بحث آیت ا... نورمفیدی در این خصوص میگوید: «بعد از آنکه آقای نورمفیدی به دعوت مردم گرگان به این شهر مراجعه کرد تا به تبلیغ بپردازد، استاد شهيد مطهري با شنیدن این خبر شديداً اظهار تأسف كرد و از اينكه يكي از شاگردان مبرّز خود را از دست داد، عميقاً ناراحت شده و گفتند ای کاش آقای نورمفیدی در قم میماند»
در سال 1341 با هم فكري حضرت آيتا... شهيد مصطفي خميني و حضرت آيتا... خامنهاي مقدمات ازدواج ايشان فراهم شد و با همشيره مرحوم آيتا...العظمی فاضل لنكراني ازدواج كرد. او در طول سالهايي كه در قم اقامت داشت مرتباً به زادگاهش نيز رفت و آمد ميكرد و ضمن تبليغ، به روشنگري نسل جوان ميپرداخت و حلقهاي از جوانان پر شور آن سامان را گرد خود جمع كرده بود. در زمستان سال1341 امام خمینی(ره) ایشان را برای دعوت علمای منطقه گرگان در نهضت به گرگان فرستاد. و آیتا... نورمفیدی اولین کسی بود که پیام نهضت امام(ره) را به علما و مردم گرگان و دشت رسانید.
ايشان پرچمدار مبارزه با رژيم ستم شاهی در منطقه مازندران و گرگان محسوب میشد و در ترويج مرجعيت امام و توزيع رساله و اعلاميههاي حضرت امام نقش پيشتاز و مؤثري داشت. به همين جهت بارها از سوي ساواك قم و گرگان مورد تعقيب قرار گرفت و احضار شد.در اسناد متعددی از ساواک ایشان به عنوان يك روحاني افراطي طرفدار امام و مخالف رژيم شاهنشاهي معرفی شده به تعبير آنها فعاليت مضرّهي سياسي ميكرد و به همین خاطر با نظر ساوام تحت مراقبت قرار داشت.
در سال 1354 به درخواست مرحوم حجهالاسلام والمسلمین نبوی امام جماعت مسجد حاج آقا کوچک که در آن زمان در بستر بیماری بود و نیز به دعوت جمعي از اهالي گرگان به اين شهر بازگشت و به اقامه جماعت و تشكيل جلسات سخنراني و تفسير قرآن و نهج البلاغه در مسجد حاج آقا کوچک همت گماشت. ایشان از همان سال، هر هفته یک شب برنامه تفسیر قرآن و یک شب تفسیر نهج البلاغه را برای عموم آغاز کردند که بسیار مورد استقبال عموم به ویژ جوانان قرار گرفت، جلسات تفسیری ایشان در یکشنبه شبها با گذشت بیش از 45 سال همچنان ادامه دارد. در همین سالها ایشان کار مرمت و بازسازی مسجد آقا کوچک میدان را با کمک مردم آغاز کرد و این مسجد به شکل مناسبی به نسبت آن زمان، ساخته شد.
با حضور آیت ا... نورمفیدی در گرگان مسجد حاج آقا كوچك به كانون فعاليتهاي سياسي و مبارزاتي علیه رژیم پهلوی تبدیل شد. ایشان در صحبتهاي عمومي و خصوصياش در این مسجد به مسائل روز ميپرداخت و در لابلاي درسهاي قرآن و نهجالبلاغه و سخنرانيهايم نكاتي از مسائل جاري كشور را مطرح ميكرد كه مورد توجه اهل مسجد مخصوصاً جوانان قرار ميگرفت علاوه بر برنامههای عمومی جلسات خصوصی نیز در منازل داشت و بیشتر نسل جوان در آن شرکت میکردند. و علی رغم دعوت برخی از علمای شهر برای تدریس در حوزه های علمیه گرگان، ایشان این دعوت را نپذیرفت و در آن مقطع تعدادی شاگرد خصوصی داشت که در منزل به آنان دروس حوزوی را تدریس میکرد که برخی از آنان اکنون از فضلای حوزه هستند و به تدریس در حوزه و دانشگاه مشغولند. آیت ا... نورمفیدی سکاندار مبارزه با رژیم ستم شاهی در این منطقه بود. در گرگان، فعاليتهاي سياسي و مبارزاتي ایشان بر عليه رژيم شاه و ر حمايت از حضرت امام خميني(ره) منسجمتر و با برنامهريزي بيشتر و دقيقتر انجام میشد. به همين علت ساواک ایشان را بيشتر از قبل تحت مراقبت و كنترل گرفت. حتي ساواك كل كشور به ساواك مازندران دستور داد كه نسبت به مراقبت از اعمال و رفتار وی اقدام كنند و در اين دستور نوشته بود كه مشاراليه از طرفداران خميني است. انبوهی از گزارشات ساواک از فعالیت های ایشان وجود دارد. و ساواک ایشان را از سال 1356 ممنوع الخروج کرد او با مذاکره با سایر روحانیون و علما و دعوت آنان به فعالیت در دفاع از قیام مردم راهپیمایی و مراسم مختلف را در شهر گرگان برنامه ریزی میکر به ویژه مراسم شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، نکوداشت قیام 19 دی مردم قم، بزرگداشت شهدای تبریز، يزد، جهرم، اهواز، سالگرد شهدای 15 خرداد و ... اقدامات ایشان بر علیه رژیم باعث شد، توسط شخص شاه به تبعيد از گرگان محكوم شود. ایشان را ابتدا به مریوان و سپس بندر لنگه فرستادند. با گسترش قیام مردم، ایشان در آبان ماه 1357 از تبعیدگاه بندرلنگه به گرگان بازگشتند و مبارزات خویش را بر علیه رژیم ستمشاهی پرشورتر از قبل ادامه دادند.حضور ایشان در گرگان شور و هیجان مضاعفی در انقلابیون منطقه ایجاد کرد و گرگان و دشت نیز همراه سایر نقاط ایران هر روز به صحنه اعتراض و راهپیمایی مردم علیه رژیم پهلوی تبدیل شد. ایشان در عین حال که مبارزه خود را باصلابت ادامه می داد اما همیشه تلاش میکرد فضای انقلابی باعث نشود اقدامات افراطی انجام گیرد، در جریان حمله شامگاه 21 بهمن 1357 مردم خشمگین گرگان به شهربانی این شهر تعدادی از ماموران کشته شدند ایشان در خاطرات خود آن حادثه را اینگونه بیان کردند: «.. آن موقع من جاي ديگري بودم. بعضي از جوانها دنبالم آمدند كه چرا اينجا نشستهاي مردم به شهرباني حمله كردهاند، من سريع حركت كردم و به شهرباني آمدم. يادم هست كه آن شب جلوي شهرباني گرگان خيلي تلاش كردم كه مردم را از اين اقدام باز دارم، زيرا اين سبك عمل صحيح نبود، گفتم بگذاريد اينها طبق قانون محاكمه شوند. شايد عدهاي بيگناه باشند، آن شب آن قدر داد و فرياد زدم اين كار را نكنيد كه صدايم گرفت و نميتوانستم حرف بزنم، به طوري كه تا مدتها اصلا صدايم در نميآمد. عدهاي از ماموران را داخل شهرباني نگه داشتيم و گفتيم اينها بيرون نروند، چون اگر بيرون ميرفتند مردم آنها را تكهتكه ميكردند، بعد از خلوت شدن آن عده از پاسبانهايي را كه در شهرباني جمع كرده بوديم سوار يك كاميون كرديم و به جاي ديگري برديم و آنها را از مرگ نجات داديم. بعد از سالها بعضي از آنها آمدند و به خاطر اين كار از من تشكر كردند»
پس از پيروزي انقلاب اسلامي كميته موقت انقلاب با مسئولیت آیت ا... نورمفیدی در منطقه تاسیس گردید. در اوایل اردیبهشت 1358 با حکم شخص امام(ره) ایشان به سمت حاكم شرع گرگان و حومه منصوب شد. در مدتي كه در اين سمت فعالیت کرد. هيچگاه تسليم فضاي احساسي آن دوران نگرديد. همواره بر اساس عدل و انصاف و موازين قانوني و شرعي حكم كرد و حركتهاي افراطي بر احكام صادره توسط ايشان تاثير گذار نبود.
در مرداد ماه سال 1358 با حكم شفاهی شخص امام(ره) به عنوان امام جمعه گرگان منصوب گرديد. و اولین نماز جمعه گرگان به امامت ایشان همزمان با اولین نماز جمعه بعد انقلاب در تهران، برگزار شد. لذا ایشان قدیمیترین امام جمعه ایران هستند. حضرت امام خمینی در اول آبان 1358 حکم شفاهی خود را مکتوب کردند.
آیت الله نورمفیدی با حضور موثر خود در منطقهای که رنگین کمانی از اقوام و مذاهب در آن زندگی میکنند نقش بسیار موثری در همگرایی و وحدت مردمان این دیار داشته و دارد، ارتباط بسیار گرم ایشان با علما و بزرگان و آحاد مردم اهل سنت استان و نقش محوری ایشان در جلوگیری از حوادث اختلاف افکن همچون جنگ گنبد و ... نقش محوری ایشان را در وحدت و همگرایی مردم این ناحیه کاملا روشن میکند. در همین زمینه جالب است گفته شود وقتی در مرداد 1360 ترور ناکام ایشان توسط منافقین رخ دهد پس از مدتها عامل ترور که یک جوان بود دستگیر شد، ایشان گفتند می خواهم این فرد را ببینم، وقتی آیت ا... نورمفیدی با عامل ترور خود مواجه شد از او پرسید: تحليل منافقين از اين عمليات چه بود كه شما وادار به ترور من شديد؟ آن فرد پاسخ داد : در بحثهاي دروني سازمان ميگفتند : اولاً شما در اين منطقه محور هستيد و اين محور بايد ضربه بخورد . مثل كاري كه در تبريز و كرمانشاه كردند. ثانياً شما مانع رشد تضادها هستيد و هميشه سعي مي كنيد جامعه را در يك وحدت و انسجام نگه داريد و نميگذاريد كه تضادها در جامعه رشد كند.
در سال1361 به رغم آنکه امام(ره) در هر استان یک نماینده داشت، و گرگان و دشت بخشی از استان مازندران بود، حکم کم نظیری به آیت ا... نورمفیدی دادند و با اجازه تصرف در اموری که نیاز به اذن ولی فقیه دارد، ایشان را به عنوان نماینده خود در گرگان و دشت منصوب کردند. این حکم پس از ارتحال امام(ره) توسط مقام معظم رهبری حضرت آیت ا... خامنهای عیناً تنفیذ شد.
در طی بیش از 43 سال پس از انقلاب و حضور موثر ایشان در این منطقه منشاء خدمات معنوی و مادی فراوانی شده و ایشان در هر جایی که برای توسعه استان نیازمند اقدام بوده تمام تلاش خویش را صرف کردند و علاوه بر پیگیری از مجاری قانونی برای رفع نیازمندیهای این خطه خود شخصا منشاء خدمات بسیار ارزشمندی بودند که در ادامه این ویژه نامه به آن پرداخته خواهد شد.