مقدمه: مهمتر از قوت نظامی، قدرت مردمی است و بُرد قدرت مردمی خیلی بیشتر از بُرد قدرت نظامی است.
خطبه اول: آیتالله نورمفیدی، در ابتدای خطبه اول نماز جمعه این هفته، بخش دیگری از خطبه 186 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین (ع) را قرائت و به شرح و تفسیر آن پرداخت:
ضَادَّ النُّورَ بِالظُّلْمَةِ وَ الْوُضُوحَ بِالْبُهْمَةِ وَ الْجُمُودَ بِالْبَلَلِ وَ الْحَرُورَ بِالصَّردِ، مُؤَلِّفٌ بَيْنَ مُتَعَادِيَاتِهَا مُقَارِنٌ بَيْنَ مُتَبَايِنَاتِهَا مُقَرِّبٌ بَيْنَ مُتَبَاعِدَاتِهَا مُفَرِّقٌ بَيْنَ مُتَدَانِيَاتِهَا:
خدايى كه روشنى را با تاريكى، آشكار را با نهان، خشكى را با ترى، گرمى را با سردى، ضدّ هم قرار داد، و عناصر متضاد را با هم تركيب و هماهنگ كرد، و بين موجودات ضدّ هم، وحدت ايجاد كرد. آنها را كه با هم دور بودند نزديك كرد، و بين آنها كه با هم نزديك بودند فاصله انداخت.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید؛ خداوند اضداد را آفریده؛ آب و آتش را آفریده، تاریکی و روشنی را آفریده؛ از اینکه خداوند اینها را آفریده است، معلوم میشود که خود خدا ضدّ ندارد. هفتههای قبل توضیح دادم که این یعنی چه؟ چرا خداوند در مقابل آب، آتش را آفریده است؟ چون آب، ظرفیت کامل ندارد و ناقص است و آب فایده آب را دارد و نمیتواند در عین آنکه فایده آب را میدهد، کار آتش را هم انجام دهد. ناقص است و حد و اندازهاش کم است و باید آتش هم خلق شود. اما خداوند که وجود ناقصی نیست که نقص ایجاب کند که ضدّی داشته باشد. خدا وجود کامل کامل است و نقصی در وجودش نیست. جمله بعدی هم این بود که خدا چیزهایی را خلق کرده است که بدون قرین نمیشوند و قرین و همتا دارند؛ کنارشان باید چیز دیگری هم باشد. از اینکه اینها را آفریده معلوم میشود که خودش قرین ندارد. ریشه قرین داشتن هم نیاز است ما بدون زمان و مکان نمیتوانیم وجود داشته باشیم. هر کجا باشیم بالأخره مکانی را اشغال میکنیم و در زمان هستیم. وجود ما نیاز دارد که قرینی هم کنار ما باشد، مثل زمان و مکان. خدا که وجودش، نیازی به چیزی ندارد که به قرین احتیاج داشته باشد. اینها را در هفتههای قبل هم توضیح دادم. امیرالمؤمنین (ع) به بعضی از چیزهایی که با هم ضدّند اشاره میکند. میفرمایند؛ ضدّ نور و روشنایی، تاریکی است، تاریک ضد روشن و روشن، ضدّ تاریک است. خشکی در مقابل رطوبت است؛ تر و خشک. چیزی که خشک است نمیتواند در عین حال خشک باشد. اینها ضدّ هماند و در عین واحد نمیتوانند جمع شوند. گرما و سرما هم همینطور است. اینها چیزهایی هستند که دارای ضدّند. در ادامه امیرالمؤمنین (ع) به نکتهای اشاره میکند که در عالم خلقت، خدای متعال بین آنها که ناسازگارند، سازگاری ایجاد کرده و آنها که از هم دورند، به هم نزدیک کرده است و آنهایی هم که نزدیکاند از هم دورشان میکند. نظام این عالم بر این مبنا قرار دارد که نزدیکها را از هم دور میکند و دورها را به هم نزدیک میکند و ناسازگارها را با هم سازگار میکند و ... . امیرالمؤمنین (ع) چه میخواهد بگوید؟ این جملاتی است که آن روزها شاید هیچکس متوجه نمیشد که امیرالمؤمنین (ع) چه مطلبی را در این جملات خطبهاش بیان میکند اما امروز با توجه به پیشرفتی که علم کرده است، بر ما عیان میشود. مثالی بزنم؛ این بدنی که ما در آن قرار داریم، از عناصری تشکیل شده است و میگویند بخش عمدهای از آن آب است. حتی 65 درصد از حجم بدن انسان را آب تشکیل میدهد. علم اینها را میگوید. خداوند فلزاتی را در وجود ما به کار برده است. در بدن ما آهن و مس و روی و بعضی از فلزات دیگر وجود دارد. تا 20 نوع فلز در بدن ما وجود دارد. عناصر دیگری هم در بدن ما وجود دارد. بدن ما از عناصر متعددی تشکیل شده است که اینها با هم هیچ رابطهای نداشتند و خداوند بین آنها رابطه ایجاد کرده و در کنار هم در بدن ما قرار داده است. در بدن انسانی که وزنش صد کیلوگرم است، سه، چهار گرم آن وجود دارد. نقش آهن در وجود انسان چیست؟ اینها بحثهایی است که علم و دانش امروز بشری تقریباً تجزیه و تحلیل و روشن کرده است. در بدن ما مس هم وجود دارد. همین الان بعضیها مقیدند در ظرفهای مسی غذا بخورند. مس در وجود ما قرار دارد. میزان مس در بدن ما کمتر از آن است. اینها همه تأثیرگذار است اگر آهن بدن ما کم شود، عوارضی پیدا میشود. خدا چه کرده است در این وجود؟ آب را در کنار فلز و فلز را در کنار آب، گرما را در مقابل سرما و سرما را در مقابل گرما، خشکی را در مقابل تری و و تری را در کنار خشکی، استخوان ماده خشکی است، جامد است اما گوشت را در کنار آن قرار داده است. چه تدبیری خدای متعال در این اسکلت ما انسانها بهکار برده است. اینکه امیرالمؤمنین (ع) میفرماید؛ آن چیزهایی که با هم ناسازگارند بین آنها سازگاری ایجاد کرده است. آب و فلز با هم سازگاری ندارند اما خدا اینها را در کنار هم ترکیب کرده است. 65 درصد وجود ما آب است و 3،4 گرم آهن دارد. چیزهایی که از هم دورند و هیچ ربطی به هم ندارند اینها را به هم نزدیک کرده و در کنار هم چیده و نزدیک کرده است. دورها را به هم نزدیک کرده و نزدیکها را از هم دور. وقتی روح از بدن خارج شد همه اینها از هم جدا میشوند، همه اینهایی که به هم نزدیک بوده است؛ گوشت و پوست و خون و استخوان و ... . همه اینهایی که به هم چفت بودند. اما وقتی روح از بدن جدا میشود اینها از هم جدا میشوند. برای چه امیرالمؤمنین (ع) اینها را برای ما مطرح میکنند؟! برای اینکه ما عظمت صُنع خدا را دریابیم. چیزی که هیچ ارتباطی با هم ندارد اما در این بدن و اسکلت طوری است که اگر آهن و فلز نباشد اصلاً بدن مثل شیر بریده شده میشود. این چند گرم آهن اگر در وجود ما نباشد بدن انسان میپاشد و از هم میپاشد مثل شیر بریده میشود. این قدرت خداست که اسکلت انسان را این چنین قرار داده که زندگی ما قوام پیدا کند.
خدایا تو را به محمد و آل محمد قسم میدهیم معرفت و ایمان و محبت ما را نسبت به خودت روز به روز بیشتر بگردان.
اُوصيکُم عِبـادَالله وَ نَفْسی بِتَقْــوَی الله، إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کلام الله العزیز الحکیم
خطبه دوم:
آیت الله نورمفیدی در خطبه دوم نماز جمعه گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله ربالعالمین، أُثْنِی عَلَی اللَهِ أَحْسَنَ الثَّنَآءِ. وَأَحْمَدُهُ عَلَی السَّرَّآءِ والضَّرَّآءِ. اللَهُمَّ إنِّی أَحْمَدُک عَلَی أَنْ أَکرَمْتَنَا بِالنُّبُوَّه وَعَلَّمْتَنَا الْقُرْءَانَ؛ وَفَقَّهْتَنَا فِی الدِّینِ، وَجَعَلْتَ لَنا اَسْماعاً وَاَبْصاراً وَاَفْئِدَةً وَلَمْ تَجْعَلنا مِنَ الْمُشْرِکِینَ و الصلاه و السلام علي سيدنا و نبينا محمد صلي الله عليه و آله. علي اهل بیته الطيبين الطاهرين، سیّما بقیّةاللّه و امام العصر عجل الله تعالی فرجه شریف، وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی أَعْدائِهِمْ أَجْمَعِینَ مِنَ الْآنَ إِلَی قیام یوم الدین:
به نام خداوند بخشنده مهربان، ستایش شایسته پروردگار جهانیان است. خدا را به بهترین وجه ستایش کرده و در شداید و آسایش و رنج و رفاه مقابل نعمتهایش سپاسگزارم. خدایا! تو را مىستایم که بر ما خاندان، با نبوت، کرامت بخشیدى و قرآن را به ما آموختى و به دین و آیینمان آشنا ساختى و بر ما گوش (حق شنو) و چشم (حق بین) و قلب (روشن) عطا فرمودهاى و از گروه مشرک و خدانشناس قرار ندادى. و سلام و تحیت بر سرور و رسول ما محمد (ص) و خاندانش و بر اهل بیت پاک و پاکیزهاش. بهویژه بقیهالله و امام زمان که خداوند متعال ظهورش را نزدیک بگرداند، و لعنت خداوند بر جمیع دشمنان آنان باد، از اکنون تا روزی که قیامت برپا میشود.
امروز روز امتحان بزرگ ملت ایران و روز نشان دادن عظمت و استقلال و عزت جمهوری اسلامی ایران و این کشور عزیز به همه جهانیان و مخصوصاً به دشمنان بود. شرکت در انتخابات، علاوه بر اینکه یک مسئولیت اجتماعی است، طبق گفته رسول خدا (ص)،
کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ:
هر کدام از شما مسئول هستید و درباره افرادی که به سخن شما گوش میدهند بازخواست خواهید شد.
مخصوصاً در مقابل مسائل مهم اجتماعی مسئولیت داریم. طبق دستور رسول خدا (ص)، نباید بیتفاوت باشیم. مسئولیت اقتضا میکند که در این کار بسیار مهم همه ورود پیدا کنیم و شرکت کنیم. انشاءالله امیدواریم که همه به نحو احسن حضور پیدا کنیم و رأی خود را بدهیم. این یک طرف قضیه است و طرف دیگر مهمتر از آن این است که این کشور نیاز به قدرتنمایی دارد، باید قدرت خود را نشان دهد. اگر ما قدرت داشته باشیم دشمن بالأخره ناچار است سر جایش بنشیند. با ما هم به عنوان یک طرف خودش نگاه کند. الان فرض کنید که آمریکا به چین چگونه نگاه میکند، به روسیه چگونه نگاه میکند؟ آنها را به عنوان یک طرف و همتا و همآورد نگاه میکند اما به خیلی از کشورها به عنوان نوچهها و نوکران خودش نگاه میکند. عربستان سعودی که لا و نعم ندارد. آنقدر حقیر و کوچک و پست است که نمیتواند در مقابل اربابی که برای خودش انتخاب کرده نه بگوید. اما چین و روسیه و ... کشورهایی نیستند که او را به عنوان ارباب نگاه کنند. بده بستان دارند و مسئله دیگری است اما به عنوان ارباب به آمریکا نگاه نمیکنند.
مسئله این است که ما اگر کشور قدرتمندی شویم ما هم باید به اینجا برسیم و الان نه اینکه نرسیده باشیم همین الان هم رسیدهایم. آمریکا نگاهش به ایران فرق میکند با نگاهی که به عربستان سعودی و این کشورهای دور و بر مثل قطر و بحرین و امارات و کویت و ... دارد. اینها اصلاً از نظر آمریکا به حساب نمیآید ما باید قدرت و قوت خود را به میدان بیاوریم. موشکهای ما قوت ماست. کاری که ما در پایگاه نظامی آمریکاییها در عراق کردیم خیلی مهم بود و نشانه قدرت ماست. اما به تعبیر مقام معظم رهبری و به اعتقاد همه ما باید باشد، مهمتر از قوت نظامی، قدرت مردمی است. بُرد قدرت مردمی خیلی بیشتر از بُرد قدرت نظامی است. بنابرین همه ما ایرانی هستیم ولو آنهایی که مشکل دارند، بالأخره به ایران باید علاقهمند باشند و غیرت ایرانی باید داشته باشند. آنهایی که با انقلاب هم مشکل دارند. ایرانی هستیم و به کشورمان علاقهمندیم. باید برویم و این قدرت را با همه وجود به دشمنانمان نشان بدهیم. این قدرت، مهمتر از قدرت موشکی ماست. نباید کوتاه بیاییم و یکی از مصادیق مهم جهاد همین جاست. اینکه در قرآن همیشه تأکید شده بر ایمان به خدا و جهاد در راه خدا همین جاست. آخر چه جهادی از این مهمتر. حضور در انتخابات خودش جهاد است. وقتی اول وقت رفتم و در انتخابات شرکت کردم همانجا گفتم که وقتی داشتم برگه رأی را در صندوق میانداختم، به نظرم آمد که این تیری است که دارم میزنم به قلب آقای ترامپ. بله واقعیت این است و این خودش جهاد است. منتها جهادی بیدردسر. جهادی پرمحتوا که دردسری هم ندارد. همه باید اهل جهاد باشیم و در راه خدا قدمی برداریم، حرفی بزنیم و کاری کنیم آنچه از دستمان بر میآید. انشاءالله امیدواریم همه برادران و خواهران عزیز هر چه زودتر همه بروند و در این انتخابات مشارکت کنند و رأیهایشان را در صندوق بیندازید.
در آستانه ماه رجب هستیم و روز سهشنبه، اول ماه رجب است. ماه رجب، از ماههای بسیار بابرکت الهی است، در روایتی از پیامبر بزرگوار اسلام نقل شده است که فرمودهاند؛ ماه رجب ماه خداست، ماه شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است. حال اینها منافات ندارد که ماه خدا هم باشد که هست. اما این روایت تأکید دارد که رجب ماه خداست. در این ماه، استغفار، خیلی وارد شده است و کلمه استغفار در بعضی از روایات آمده است؛
أستغفرالله و أسئله التوبة:
طلب آمرزش می کنم خدایی را که پروردگارم است و در خواست می کنم از او توبه و بازگشت را.
این ذکر را در ماه رجب، زیاد بگویید. یعنی؛ از خدا پوزش میخواهیم برای زشتیهایی که انجام دادیم. گناهانی که خدایینکرده مرتکب شدیم، طلب مغفرت میکنیم. توبه، یعنی بازگشت. بازگشت به سوی خدا. انسان گناه که میکند از خدا دور میشود، دور که شدی باید طلب مغفرت کنیم و بعد از طلب مغفرت از خدا بخواهیم که ما را به سوی خودش برگرداند. به سوی بندگی خودش برگرداند. روزه ماه مبارک رجب هم خیلی ثواب دارد. آنها هم که نمیتوانند روزه بگیرند همین تسبیحاتی که در کتابهای دعا هست، روزی صد مرتبه بگویند:
سُبْحانَ الْإِلهِ الْجَلِيلِ ! سُبْحانَ مَنْ لَايَنْبَغِى التَّسْبِيحُ إِلّا لَهُ ! سُبْحانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ ! سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَهُوَ لَهُ أَهْل:
منزّه است خدای بزرگ، منزّه است آنکه تسبیح جز برای او سزاوار نیست، منزّه است خدای عزیزتر و گرامیتر، منزّه است آنکه جامه عزّت در پوشید که تنها او برای آن جامه شایسته است.
خدا را تنزیه میکنیم، تسبیح میگوییم، خدای جلیل و بزرگ منزه است از هر عیبی. هیچ چیز را نمیشود غیر از خدا تسبیح کرد. هیچ چیز را نمیشود منزه از عیب بدانیم، هیچ چیز بینقص نمیشود و وجود بینقص، فقط خداست. پاک و منزه است خدایی که لباس عزت فقط بر تن اوست. خدا فقط اهلش است. همه عزتها پیش خداست. هر موجودی ممکن است مغلوب چیز دیگری قرار بگیرد، تنها خداست که مغلوب چیزی نمیشود. عزت یعنی وجودی که همواره غالب است و هیچگاه مغلوب نمیشود. وجودهای دیگر گاهی غالب میشوند و گاهی مغلوب.
اول رجب، روز ولادت امام باقر (ع)، امام پنجم ماست در سال 57. امام باقر (ع) در حادثه کربلا 4 ساله بود و در این واقعه هم حضور داشت. مسئولیت بسیار سنگینی به دوش امام باقر (ع) بود و آن هم تجدید بنای اسلام بود. بنیانگذار نهضت اسلامی، رسول خدا (ص) بودند، مجدد اسلام، امام باقر (ع) بودند. یعنی خلفای بنیامیه و بنی مروان وقتی سر کار آمدند بیشتر دنبال این بودند که اسلامی درست کنند با جایگاه خودشان لطمه نزند. بله اسلام را میخواستند. همان که امام (ره) فرمودند اسلام آمریکایی. الان هم آل سعود از اسلام بهرهبرداری میکند و خود را خادم الحرمین معرفی میکند. وقتی هم میخواهد علیه ایران کاری کند تحت عنوان خادم الحرمین انجام میدهد. آنها هم ظاهر اسلام را رعایت میکردند اما روح اسلام دیگر از بین رفته بود. امام زینالعابدین (ع) فرمود روزی بر ما گذشت که در تمام حجاز 20 نفر ما را دوست بدارند پیدا نمیشد. چنین روزگاری را امام چهارم پشت سر گذاشت ولی همین امام همام، زمینهسازی کرد و گسترشی برای شیعه به وجود آمد که امام باقر (ع) از آن زمینهها، برای تجدید حیات اسلام ناب محمدی بهرهبرداری کرد. و خلاصه عرض کنم، آن روزها دو جور اسلام بود؛ اسلام اموی که نماز میخواندند، مکه میرفتند منتها اسلام بنیامیهای بود که با خیلی چیزها هم میساخت. نماز جمعه و جماعت داشتند و ... . اما ظاهر اسلام بود و باطنش چیز دیگر بود. این امام باقر (ع) بود که آمد و مجدد اسلام شد. بنای اسلام را از نو شروع کرد به ساختن که در زمان امام صادق (ع) تکمیل شد و در زمان موسیبن جعفر (ع) مدتی ادامه پیدا کرد و تا رسید به امامان آخرین. روز سوم ماه رجب هم شهادت امام هادی (ع) است. شهادت امام هادی در سال 254 اتفاق افتاد. متأسفانه شناخت ما نسبت به امام هادی (ع) بسیار کم است اما متوکل به آن رذالت، جملهای دارد؛
لقد اعیانی امر ابن الرضا:
مسالهی ابن الرضا (امام هادی) مرا درمانده کرده است.
این مرد مرا بیچاره کرده است. این متوکلی که اینقدر قلدر و همهچیزنشناس بود چنین حرفی میزند. متوکلی که قبر امام حسین (ع) را خراب کرده و جنایات فراوان کرده، میگوید امام هادی (ع) مرا بیچاره کرده است. امام حال چگونه عمل میکرده است هیچ نمیدانیم. متأسفانه آن روزها قلم به دست دوستان نبود و در دست دور و بریهای خلفا بود. الان در دنیا قلم در دست کیست؟ اگر نمیدانید بدانید. بیشتر قلمها در دنیای امروز در دست صهیونیستهاست. آنها هستند که بُرد تبلیغاتی دارند و حرفشان در همه دنیا میرود و میرسد. البته خیلیها هم هستند که آدمهای حقطلب و حقگویند. اما بُرد از آن صهیونیستهاست. در زمان ائمه، فضا باز نبود، قلم در دست دشمنان بود. تقیه را هم ائمه رعایت میکردند مخصوصاً ائمه دوران آخر. خود تقیّه هم مسئله مهمی است. معنای آن این نیست که آدم رها کند. متأسفانه در ذهنیت خیلی از ما شاید این باشد اما تقیّهای که ائمه به آن عمل میکردند این نبود. تقیّه این است که آدم وسط میدان باشد، کارش را هم انجام دهد، به راهش هم ادامه بدهد و در عینحال مراقب هم باشد، دشمن نفهمد. به تعبیری، سر دشمن را ماستمالی کند و کار خود را هم انجام دهد. معنای تقیّه درست این است، نه اینکه مسئولیت را رها کند.
ما اول ماه رجب، ولادت امام باقر (ع) را به محضر مقدس آقا امام زمان (عج) و همه علاقهمندان به خاندان پیامبر (ص) تبریک و تهنیت عرض میکنیم و شهادت امام هادی (ع)، یعنی جدّ امام زمان (عج) را به محضر آقا، تسلیت عرض میکنیم. هم آن عید را تبریک میگوییم و هم این شهادت را تسلیت میگوییم. انشاءالله امیدوارم با همین توجهی که پیدا میکنیم مورد محبت حضرت ولیعصر قرار بگیریم. ما را دعا بفرمایند و ما را مشمول دعاهای زاکیه خود قرار دهند.
اُوصيکُم عِبـادَالله وَ نَفْسی بِتَقْــوَی الله، إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کلام الله العزیز الحکیم.
خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم و نیز به خواندن قرآن که آن نيكوترين سخن و رساترين اندرز است و آن سخن خداوند شکستناپذیر و حکیم است.
آیت الله نورمفیدی، در پایان، خود و دیگران را به رعایت تقوای الهی دعوت کردند.