مقدمه: بسیار خطرناک و بد است که در ایران اسلامی، غذای 21 میلیون نفر، 15 میلیارد دلار پول و 60 درصد مبلغ فروش نفت ایران در سال 95 را توی زباله میریزیم! و 30 درصد از محصولات کشاورزی ما هم قبل از رسیدن به دست مصرف کننده از بین میرود.
خطبه اول:
آیت الله نورمفیدی، در خطبه اول نماز جمعه این هفته، از سلسله گفتارهای شرح نهجالبلاغه، بخش دیگری از خطبه 186 امیرالمؤمنین (ع) در این کتاب ارزشمند را قرائت کرد و به شرح آن پرداخت.
وَ كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُولٌ؛ فَاعِلٌ لَا بِاضْطِرَابِ آلَةٍ:
و آنچه در هستى به ديگرى متّكى باشد داراى آفريننده است. سازندهاى غير محتاج به ابزار.
امیرالمؤمنین (ع) در این خطبه درس خداشناسی به همه ما میدهند. این درسها گاهی اوج و پیچ دارد و بریا اینکه این جملات روشن شود، ناچاریم توضیحاتی در حد فرصت در خدمت عزیزان داشته باشیم تا این جملات با محتوای بسیار عالی که دارد برای ما روشن شود.
حضرت در این جملات میگوید؛ هر چیزی که برای تحقق خود و برای اصل وجود خود نیازمند به چیزی باشد، خواهناخواه معلول علتی است و این خودش نیست که بتواند نیاز خود را بر طرف کند. اصولاً عالم ماده نیاز به ظرف و چیزی دراد که در آن قرار بگیرد، این میتواند چند جور باشد. اقسام آن را برایتان مختصر شرحی میدهم. شما جسم هستید اگر این مکان نبود و شما استقرار پیدا کنید اینجا، خب نمیتوانستید اینجا باشید. هر جسمی نیاز به مکان دارد مثل آبی که نیازمند یک ظرف است، چه کاسه و چه کوزه و حوض و دریا و اقیانوس. آب بالأخره نیاز به ظرف دارد. ما نیاز به مکان داریم. این یکجور نیاز است. نیاز جسم، هرجور جسمی، نیاز به مکان است. قسم دوم جوری که اهل فن میگویند، نیاز صورت به ماده است. ناچارم این را هم از راه مثال برایتان توضیح دهم. آب از چه تشکیل میشود، ماده اصلی آب چیست. اهل فن میگویند آب از دو ماده اصلی اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است اگر این دو ماده نباشند آب هم وجود پیدا نمیکند. پس این شکل از وجود یعنی آب، نیاز به مادهای دارد که در آن ماده حلول میکند و صورت آب خود را نشان میدهد. پس آب برای اینکه بتواند در عالم وجود تحقق پیدا کند نیاز به یک ماده دارد و گاهی هم این صورت عوض میشود و صورت دیگری پیدا میکند اما ماده همان ماده است. آب وقتی بخار میشود و به هوا میرود، باز هم همان ماده است اما شکلش عوض شده است. تا وقتی در دریا بود آب بود حالا به صورت بخار درمیآید. این صورت است و این صورت هم نیاز به ماده دراد. اصلاً هر صورتی نیاز به ماده دارد. یکی از صفات خداوند «المصور» است. خدا یعنی وجودی که همه صورتها را او در مواد ایجاد میکند.
هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْني(حشر/24):
اوست خدای آفریننده عالم امکان و پدید آرنده جهان و جهانیان، نگارنده صورت خلقان، او را نامهای نیکو بسیار است.
پس هر صورتی نیاز به ماده دارد و بدون ماده صورت پیدا نمیشود. گونهی دیگری هم هست؛ آیا سفیدی میتواند در عالم وجود تحقق پیدا کند بدون آنکه جسمی باشد که سفیدی بر آن عارض شود؟ سفیدی خودش در خارج پیدا نمیشود. بله گچ سفید است؛ سفیدی در ماده پیدا میشود. این هم نیاز است و بنابرین هر چیزی که به عنوان عَرَض بر جسم عارض میشود، نیاز به جسم دارد که پیدا شود. مثل سفیدی و سیاهی. اگر جسمی نباشد رنگ به خودی خود پیدا نمیشود. عَرَض نیاز به معروض دارد و بدون معروض، عَرَض پیدا نمیشود. اینها همه چیزهایی هستند که نیازمندند. جسم نیازمند ظرف و مکان است؛ صورت نیاز به ماده دارد و عَرَض نیاز به معروض دارد. آیا این نیاز را خود آنها میتوانند بر طرف کنند؟ جسمی که اصل تحققش نیاز است، اگر بخواهد وجود پیدا کند نیاز دارد و خودش نمیتواند نیازش را بر طرف کند پس باید وجود دیگری باشد که این نیاز را برای او مهیا کند تا اینکه تحقق پیدا کند. امیرالمؤمنین (ع) میخواهد بفرماید که خداوند جسم نیست که نیاز به ظرف و مکان و ... باشد؛ خداوند، صورت ندارد که نیاز به ماده داشته باشد؛ خداوند، عَرَض نیست که نیازمند معروض باشد. پس وجود خداوند، غنای مطلق است، بینیاز مطلق است. خدا، جسم و صورت ندارد که نیاز به مکان و ماده داشته باشد و عَرَض نیست که نیازمند معروض باشد، پس وجود خداوند بینیاز مطلق است. این سوالات برای خداوند لغو است، سوالاتی مانند این که خداوند را که آفریده است و از کجا پدید آمده است؟ خداوند اصلاً نیازی ندارد که آفریده شود، اینها که نیازمندند باید دیگری آنها را بیافریند. خداوند از اقسام نیازهایی که گفتم ندارد و نیازی به علت هم ندارد. انشاءالله توانسته باشم در حد این فرصت کوتاه، این جمله نهجالبلاغه را برای شما توضیح داده باشم. انشاءالله با فهم درست این کلمات امیرالمؤمنین (ع) دلهای ما به نور ایمان روشن شود و این نورانیت در فردای قیامت وقتی چشممان به مولایمان امیرالمؤمنین (ع) بیفتد این نور را در وجودمان میبیند. این نور فهم کلماتش را در وجودمان میبیند و قطعاً این دیدن مسلماً برای همه ما در عالم آخرت و قیامت تأثیرگذار خواهد بود.
اوصیکم و نفسی عباد الله بالتقوی الله، اولاً خودم و بعد همه شما عزیزان را به تقوای الهی، این سرمایه اصلی آخرت دعوت میکنم، خداوند در قرآن فرموده است؛
وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(قصص/83): و حسن عاقبت خاص پرهیزکاران است.
انشاءالله خداوند این سرمایه بزرگ را به همه ما عنایت بکند تا انشاءالله همگی به بهشتی که خداوند برای متقین مهیا کرده است بتوانیم وارد شویم.
خطبه دوم:
آیت الله نورمفیدی در خطبه دوم نماز جمعه گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله ربالعالمین، أُثْنِی عَلَی اللَهِ أَحْسَنَ الثَّنَآءِ. وَأَحْمَدُهُ عَلَی السَّرَّآءِ والضَّرَّآءِ. اللَهُمَّ إنِّی أَحْمَدُک عَلَی أَنْ أَکرَمْتَنَا بِالنُّبُوَّه وَعَلَّمْتَنَا الْقُرْءَانَ؛ وَفَقَّهْتَنَا فِی الدِّینِ، وَجَعَلْتَ لَنا اَسْماعاً وَاَبْصاراً وَاَفْئِدَةً وَلَمْ تَجْعَلنا مِنَ الْمُشْرِکِینَ و الصلاه و السلام علي سيدنا و نبينا محمد صلي الله عليه و آله. علي اهل بیته الطيبين الطاهرين، سیّما بقیّةاللّه و امام العصر عجل الله تعالی فرجه شریف:
به نام خداوند بخشنده مهربان، ستایش شایسته پروردگار جهانیان است. خدا را به بهترین وجه ستایش کرده و در شداید و آسایش و رنج و رفاه مقابل نعمتهایش سپاسگزارم. خدایا! تو را مىستایم که بر ما خاندان، با نبوت، کرامت بخشیدى و قرآن را به ما آموختى و به دین و آیینمان آشنا ساختى و بر ما گوش (حق شنو) و چشم (حق بین) و قلب (روشن) عطا فرمودهاى و از گروه مشرک و خدانشناس قرار ندادى. و سلام و تحیت بر سرور و رسول ما محمد (ص) و خاندانش و بر اهل بیت پاک و پاکیزهاش. بهویژه بقیهالله و امام زمان که خداوند متعال ظهورش را نزدیک بگرداند.
فردا شنبه، یازده آبان است و دو شهیدی که کمتر نامشان برده میشود و باید به این دو شهید هم حدأقل در روز شهادتشان پرداخت، طیب حاجرضایی و اسماعیل رضایی است. این دو نفر از میدانیهایی بودن که حادثه 15 خرداد و در آن دستهی بسیار بزرگی که راه انداخته بودند، چهره اصلی بودند. آنها را بازداشت کردند و از آنها میخواستند که درباره امام (ره) که در حبس بود و بعداً تبدیل به حصر شد، حرفی بزنند و بهانهای قرار بدهند تا امام (ره) مورد تعرض قرار دهند. طیب گفته بود که من هر کاری هم کرده باشم اما کسی نیستم که یک مرجع تقلید و یک سید اولاد پیغمبر را به دروغ متهم کنم، حاضر نشد این کار را بکند، لذا او را کشتند. هم او و هم حاج اسماعیل رضایی، دو نفری بودند که بههرحال در آن حادثه مرد و مردانه ایستادند و از امام حمایت کردند و شهید شدند. انشاءالله امیدواریم که روز قیامت در زمره شهدا قرار گیرند.
روز دوشنبه 13 آبان، روز پُرحادثهای در تاریخ انقلاب ما بوده است. امام (ره) بعد از مخالفت با کاپیتولاسیون؛ مصونیت مستشاران نظامی آمریکا، وارد این عرصه شد و آرام نداشت. من در قم بودم، امام (ره) بسیار منقلب بود. چون نوامیس این مملکت و عزت این کشور و مردم را فروخته بودند. چرا که مستشاران نظامی آمریکا هر کاری در این کشور بکنند و به هر ناموسی اهانت بکنند، کسی حق محاکمه آنها را ندارد، معنایش این بود. یعنی هرکاری کنند مصوناند و حق تعرضی ندارند. امام (ره) آنروزها مثل آتشفشانی افروخته شده بود. وارد این عرصه شد و مطالب را برملا کرد. آنها مخفیانه این کار را کرده بودند تا کسی متوجه نشود چه در مجلس شورای ملی تصویب میشود. امام (ره) مطلع شد و وارد مبارزه شد و همین هم باعث شد که شبانه مانند دفعه قبل بریزند منزل امام و بازداشتش کنند. روز 13 آبان 1342 روزی بود که امام (ره) به ترکیه تبعید شد؛ این یک حادثه این روز بود. حادثه دیگر؛ کشتاری بود که در 13 آبان رژیم انجام داد. دانشآموزان تظاهرکننده داشتند سمت دانشگاه تهران میرفتند و مأموران ریختند و دانشآموزان را به گلوله بستند. یکروز هم روزی است که دانشجویان پیرو خط امام ریختند به سفارت آمریکا که سفارتخانه نیود بلکه جاسوسخانه بود را تسخیر کردند. آمریکاییها با اینکه دیده بودند همه ملت وارد عرصه مبارزه با نظام شاهنشاهی شدند و بساط آنها را جمع کردند باز هم توطئه و جاسوسبازی میکردند، دنبال این بود که کشور را به آشوب بکشند. دانشجویان ریختند و این جاسوسخانه را اشغال کردند با اینکه همه اطلاعات را ریزریز کرده بودند، دانشجویان نشستند و تمام آن کاغذها را به هم متصل کردند و آنجا اسنادی به دست آمد که برملا کرد که سفارت آمریکا در هر جا که باشد محل جاسوسهاست. بنابرین سه حادثه بزرگ در 13 آبان در دوران انقلاب اتفاق افتاده که این روز هم روز دانشآموز است و هم روز مبارزه با استکبار جهانی است که ملت ایران و همه ملتها بدانند که این شرایطی که بر دنیا حاکم است، شرایط نه فقط برای ما بلکه برای بشریت شرایط مناسبی نیست. هیچ کشوری در مصونیت قرار ندارد. چرا که کار اینها فتنهانگیزی در دنیاست. انشاءالله که روز 13 آبان هم برای تجلیلی از شهدای دانشآموز و هم مبارزه با استکبار جهانی نه فقط در کشور ما بلکه در همه جای جهان باید به صورت فرهنگ در بیاید.
روز چهارشنبه، 8 ربیعالاول روز شهادت امام یازدهم، امام عسکری (ع) است. از میان ائمه ما شاید بیشترین زندانی و حصر را امام عسکری متحمل شده باشد. عمر امام عسکری تقریباً 28 سال است و بعد از امام جواد (ع) جوانترین امام امام عسکری بوده است. معمولاً معروف است که موسیبن جعفر (ع) خیلی زندان بوده است اما با توجه به محاسباتی که انجام شده است که امام موسی کاظم (ع) یکدهم عمر خود را زندان بودند یعنی از حدود 59 سال عمر خود، تقریباً شش سال را در زندان بودند، اما امام عسکری (ع) تقریباً بیش از نصف عمر خود را در حصر و زندان بودند. 13 سالهبود که همراه پدر بزرگوارشان از مدینه به سامراء آمدند تبعید شدند به آنجا و در آنجا هم یا در حصر بودند و یا در زندان. یکی از نکات مهمی که امام عسکری (ع) را اینطور تحت فشار قرار دادند این بود که ایشان پدر امام زمان (عج) بودند. این مصیبت را محضر فرزند گرامیشان، حضرت ولی عصر (عج) تسلیت عرض میکنیم. و امیدواریم که انشاءالله همه ما جزء رهروان راستین پیامبر و اهل بیت پیامبر باشیم.
به مطلبی هم فقط اشاره میکنم؛ سازمان خواروبار جهانی (فائو)، آمارهایی منتشر کرده است که ایران جزء سه کشوری است که رتبه اول را در ضایعات مواد غذایی دارد. ایران به اندازه 10 کشور اروپایی ضایعات غذایی دارد. یعنی غذاها را دور میریزند و امثال اینها. سالانه به اندازه 15 میلیارد دلار، ایران ضایعات غذایی دارد. 30 درصد غذای ایران توی سطل آشغال میرود که غذای 21 میلیون انسان را میتواند تأمین کند. یعنی ایران تقریباً جزء سه کشور اولی است که از نظر ضایعات غذایی مطرحاند و این مسئله دردناکی است. ما بالأخره معتقد به قرآنیم که مسرفین را سخت محکوم میکند. اسراف یعنی بیش از اندازه مصرف کردن، در آب و خوراک و لباس و ساخت و ساز و ... . چیز دیگری در قرآن داریم به نام تبذیر؛
إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا(اسراء/27):
که مبذّران و مسرفان برادران شیطانهایند، و شیطان است که سخت کفران (نعمت) پروردگار خود کرد.
اینهایی که ریختوپاش دارند، نهتنها زیاده از حد مصرف میکنند بلکه ریختوپاش دارند، اینها برادران شیطاناند. خیلی عجیب است، ایرانی که کشور اهل بیت است و قرآنش چنین میگوید، آنوقت ما داریم چه میکنیم. این هم که آمار سازمانی جهانی است که همه کشورها را از نظر کشاورزی و خورد و خوراک بررسی و معرفی میکند. ایران تا این حد دورریخت مواد غذایی دارد. این خیلی خطرناک و بد است. داریم غذای 21 میلیون نفر و 15 میلیارد دلار پول و 60 درصد مبلغ فروش نفت ایران در سال 95 را توی زباله میریزیم! 30 درصد از محصولات کشاورزی ما هم قبل از رسیدن به دست مصرف کننده از بین میرود. اینها آمارهایی عجیب است، این که زندگی نشد. باید فرهنگسازی شود مردم باید بدانند باید چگونه عمل کنند. این 30 درصدی که هدر میرود میتواند برنامهریزی شود. همهاش نباید از دولت انتظار داشت، خود مردم هم باید دست بهکار شوند. دیروز رفتیم روستای محمد آباد، واقعاً تحولی آنجا اتفاق افتاده است. معلوم میشود خود مردم اگر وارد میدان شوند خیلی کارها میشود کرد. دو موردش را برایتان میگویم؛ اول که شروع کردیم کل درآمد سالانه 700 میلیون بود الآن رسیده است به بالای 6 میلیارد، یعنی درآمد مردم 6 برابر شده است. پس میشود اما خود مردم هم باید بخواهند و وارد میدان شوند. از آسمان ملائکه نمیآیند و دولت هم توان اینکارها را ندارد البته اگر دولت ببیند مردم کار میکنند قطعاً دولت هم وارد کمک میشود. زمینها را یکپارچهسازی کردند و ... . الآن میگویند برای یک هکتار شالیکاری، 17،18 هزار متر مکعب آب مصرف میشود، اما این آقایان گفتهاند ما به 8 هزار متر مکعب رساندیم که این هم میتواند کمتر شود. اینها به خود مردم بر میگردد. ما اگر میخواهیم کشورمان، کشوری پیشرفته در تولید و کیفیت تولید و درآمدزایی باشد، خود مردم باید وارد شوند. امیدواریم که انشاءالله همه استان ما و همه مردم اینگونه کار کنند. هر روستایی ممکن است امکاناتی داشته باشد. در این روستا هم امکاناتی بوده از آن امکانات استفاده کردند وارد عرصه شدند، هماهنگی کردند، فرهنگسازی شده و مردم هم در عمل دیدند که درآمدشان 10 برابر شده است. پس قهراً مردم هم وارد میشوند. توصیهام این است که بارها اینجا گفتم که زمینها را آتش نزنید، قبلاً فقط در تابستان بود الآن میبینم در زمستان هم این کار را میکنند. من ساده به شما میگویم، آتش، آهن را آب میکند. این خاک بالأخره یک موجود زنده است، خدا در این خاک خیلی چیزها قرار داده است، وقتی ما آتش میزنیم، خاک را خاکستر میکنیم، آن مواد ارزشمند خاک را از بین میبریم. بارها گفتم که این کار خطرناکی است، داریم به خودمان و نسلهای آینده لطمه وارد میکنیم. ترسم این است که روزی اینجا بشود بندر عباس، یعنی خاک به این ارزشمندی بشود خاکستر و دیگر به درد نخورد. با این آتش زدن، این خطر وجود دارد. انشاءالله امیدواریم که خداوند متعال به همه ما توفیق دهد، من خیر همه شما مردم و استان را میخواهم، خودم از این چیزها، چیزی ندارم. اگر توصیههایی دارم بهخاطر این است که به نفع شماست.
آیت الله نورمفیدی، در پایان، خود و دیگران را به رعایت تقوای الهی دعوت کردند.