مقدمه: جناحهای سیاسی و اجتماعی، اقوام و تأثیرگذاران سیاسی و اجتماعی و مذهبی و معنوی، تریبونهای نماز جمعه، همه و همه مواظب باشند، از آنچه که باعث جدایی و تفرقه مردم میشود و مردم را در برابر هم قرار میدهد باید پرهیز شود
خطبه اول:
آیت الله نورمفیدی در ادامه سلسله گفتار خود از نهج البلاغه، بخشی از خطبه 185 امیرالمومنین (ع) را قرائت کرد و درباره آن سخن گفت:
الدال علي قدمه بحدوث خلقه، و بحدوث خلقه علي وجوده، و باشتباههم علي ان لا شبه له الذي صدق في ميعاده وارتفع عن ظلم عباده ، وقام بالقسط في خلقه، و عدل عليهم في حکمه مستشهد بحدوث الاشياء علي ازليته:
با حدوث آفرينش ازليت خود را آشکار ساخته و با اسرار خلقت وجود خود را نشان داده است همانند بودن آفريدهها دليل بر آن است که براي او همانندي نيست هم او که در وعده هايش صادق است و بالاتر از آن است که بر بندگان خود ستم کند . درباره مخلوقاتش به عدل و داد رفتار مي کند و در اجراي احکام به عدالت بر آنها حکم مي نمايد حادث بودن اشياء گواه بر هميشگي او.
هفته قبل گفتم که امیرالمومنین (ع) در جمله اول میگوید؛ خداوند قدیم است یعنی آغاز ندارد و ابدی است چون آخر ندارد. خداوند آغاز و انتها ندارد. ازلی و ابدی بودن خداوند را میگوید. ازلی است یعنی آغاز ندارد و ابدی است یعنی آخر ندارد و سرمدی است یعنی جاودانه است. همه مخلوقات خداوند حادثاند و پدیدهاند. خداوند متعال حدوث آفرینش را دلیل بر قدم خود قرار داده است یعنی هم به وجود خود استدالال کرده و هم بر قدم خودش. موجودات حادث دو نوعاند: حادث ذاتی و حادث زمانی. حادث زمانی، چیزی است که زمانی نبوده و بعد بود شده است و زمانی هم وجودش ختم میشود. مثل وجود ما. ما حادث زمانی هستیم. اول ما از زمانی شروع شده و آخر ما هم زمانی پایان میگیرد. این حادث زمانی است. بعضی موجودات حادث زمانی نیستند فراتر از زماناند و حتی ممکن است آغاز هم نداشته باشند. آنها در زمان حادث نشدند چون زمانی نیستند اما ذاتشان و وجودشان پیوسته به اوست. اول ندارند اما اصل وجودشان متعلق به ذات الهی است، مخلوقاند و زمانی به پایان میرسند. حدوث عالم چه ذاتی و چه زمانی، دلیل بر این است که محدث این عالم دیگر خودش حادث نیست و قدیم است. چرا که اگر خودش حادث باشد اشکال پیدا میکند. خداوند اول و آغازی ندارد و تا بوده بوده است. اینها مباحث اصلی دین ما و مسائل اساسی معرفتی ماست، این که خداوند ازلی و ابدی و به قول امیرالمومنین سرمدی است و این که خداوند متعال به جایی وابسته نیست.
بعد میفرماید؛ و باشتباههم علي ان لا شبه له: همانند بودن آفريدهها دليل بر آن است که براي او همانندي نيست.
مخلوقات خداوند همه به هم شبیهاند. شباهتهایی به هم دارند. اول اینکه همه مخلوقات نیاز به علت و آفریننده دارند. دوم اینکه همه حادثاند و سوم اینکه همه مخلوقات خداوند محدود هستند و هرکدام حد و اندازهای دارند. خداوند هیچیک از این ویژگیها را ندارد. شریک هم ندارد. هر چه غیر خداست این سه ویژگی را دارد.
خدا صادق الوعد است و خلف وعده برای خداوند معنی ندارد. منشاء خلف وعده یا عجز است یا جهل است یا نیاز است اما خداوند متعال نه عاجز است نه جاهل و نه نیازمند. وعدههای خداوند همیشه عملی میشود. انشاء الله جوری عمل کنیم که وعدههای خوبی که خداوند متعال داده است به آن وعدهها برسیم.
مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ(نمل/89): کسانی که (در قیامت) کار نیکو آورند پاداش بهتر از آن یابند و در آن روز از هول و هراس ایمن باشند.
روز قیامت که روز فزع و سختی است و صدای وانفسای همه بلند است، آنکه با حسنه آمده است از فزع روز قیامت در امان است. این وعده خداوند است. خداوند که خلف وعده نمیکند پس سعی کنیم در دوران زندگی حسنه به دست آوریم و این حسنه را هم نگه داریم. گاهی آدم حسنهای به دست میآورد ولی از دست میدهد. اصل حسنه ایمان به خدا و عشق و محبت به ذات اقدس الهی است و در تمام دوران زندگی باید تلاش کنیم این حسنه اصلی را به دست آوریم.
خطبه دوم:
آیت الله نورمفیدی در خطبه دوم گفت:
مطالبی که باید در این خطبه به آنها اشاره کنم، بسیار است اما چون در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، به نظرم آمد به نکتهای اشاره کنم. گاهی شنیده میشود که انقلاب برای ما چه کرد و چه آورد؟ شاید بسیاری نتوانند پاسخ شایستهای به این سوال بدهند. اگر یادتان باشد تمام ملت در اول انقلاب شعار میدادند؛ استقلال آزادی جمهوری اسلامی. استقلال یعنی چه؟ یعنی اینکه یک کشور زیر سایه این و آن نباشد وابسته به کشورهای بزرگ نباشد. خودش باشد و بر اساس مصالح کشور تصمیمگیری کند. وابسته نباشد و تصمیمات بر اساس مصالح داخلی و ملی باشد، این میشود استقلال. از همه سوال میکنم ما در گذشته این استقلال را داشتیم؟! آیا با این تعریف کشور ما در زمان قاجار و دو پهلوی استقلال داشتیم. اگر کسی برود و تاریخ دوران قاجار و پهلویها را مطالعه کند با قصه پُرغصهای روبهرو میشود و گرفتار تنفر میشود. کسی که پیشرفت و سربلندی کشورش را دوست داشته باشد منزجر میشود. دوران قاجاریه که محل تاخت و تاز روس و انگلیس بود. قراردادهای رژی و رویترز و ... اگر مطالعه کنید میبینید که با این قراردادها چه بر سر ایران میآوردند. یکی قرارداد تنباکو بود. میرزای شیرازی که رحمت خدا بر او باد وارد شد و نوشت، الیوم مصرف تنباکو در حکم محاربه با امام زمان است. این فتوا باعث شد که آن شرکت انگلیسی که با قاجاریه قرارداد بسته بودند بساط خود را جمع کند و برود. در جنگ جهانی اول، روسها از یکطرف و انگلیسها از طرف دیگر وارد ایران شدند و کشور را اشغال کردند. قرارداد وثوقالدوله و دارسی و ... . بعد هم که پهلویها آمدند و بهتر که نشد بدتر شد. رضاخان را انگلیسها آوردند و بر ما مسلط کردند و بعد هم تاریخ مصرفش گذشت و بیرونش کردند. اصلاً استقلال مفهوم نداشت. در جنگ جهانی دوم روسای سه کشور روس و انگلیس و آمریکا بدون اجازه ایران وارد کشور شدند و در تهران کنفراس تهران را تشکیل دادند بدون اجازه و بر خلاف مقررات بینالمللی. شاه بعداً مطلع شد. تقاضای ملاقات کرد با اینها، او را کشیدند به محل و به او بیاعتنایی کردند و دست از پا درازتر برگشت. بویی از استقلال به مشام نمیرسید. آقای کارتر کتابی نوشته بهنام 444 روز، در این کتابش نوشته شاه تسلیم پیشنهادهایی بود که از سفارت ما انشاء میشد. هر چه میگفتند تسلیم میشد و اجرا میکرد. سفیر آمریکا و انگلیس در زمان شاه، کتابی نوشتند به نام خاطرات دو سفیر، نوشتند که هر ده تا پانزده روز یکبار به دیدار شاه میرفتیم و به او دستورهایی میدادیم و شاه نیز آنها را دریافت میکرد. یعنی شاه به دستور آمریکا و انگلیس عمل میکرد. وابسته سفارت آمریکا در تهران کتابی نوشته به نام «درون انقلاب ایران» در این کتاب نوشته است؛ شاه آنقدر با ایالات متحده نزدیک شده بود که بیشتر برای مقاصد آمریکا عمل میکند تا مقاصد کشور. این اعتراف سنگین و دردآوری است. چه وضعی داشته این کشور!! اسحاق رابین، بعد از پیروزی انقلاب ایران، نوشته که «از دست دادن ایران برای غرب، بزرگترین ضربه بعد از جنگ جهانی دوم بود.» ادامه میدهد که؛ واقعیت این است که انقلاب ایران در پایان قرن بیستم، دنیا و بهویژه قدرتهای مسلط را غافلگیر کرد و موجب شد تحولات راهبردی در نظام بینالملل بهوقوع بپیوندد. این وضع ایران ما بود! اما امروز چه به دست آوردهایم. بله ما مشکلات داریم و مشکلاتی که داریم برای این است که میخواهیم عزت داشته باشیم شاید کمکهایی هم به ما کنند. اگر نخواهیم عزت داشته باشیم اگر نخواهیم آمریکاییها مثل عربستان به ما نگاه کنند، پولشان را هم میگیرند و آدم هم حسابشان نمیکنند. اگر نخواهیم عزیز باشیم، مشکلاتی هم برای ما ایجاد نمیکنند نوکرشان میشویم. اینها ما را ول نکردهاند. در موقعیت حساسی هستیم. اینها به دنبال این هستند که استقلالمان را بگیرند برگردیم به جای اول به همان ذلتهایی که در آن بودیم پنجاه هزار مستشار نظامی آمریکایی بر ارتش ما حاکم بودند. در سال 97 وعدههایی دادند و دنبال این هم بودند این را شاید گذاشتهاند برای سال 98، شاید در سال 98 مشکلات بیشتری هم داشته باشیم. پیشبینی خودم را میگویم. با این تحریمهایی که علیه ما درست کردند و بالاخره تأثیر میگذارد. مثلاً صادرات ما بیاید پایین خب معلوم است که تأثیر میگذارد. با این فضای مجازی با پول عربستان سعودی و با فعالیتهای منافقین در بیرون، شب و روز تلاششان این است که با دروغ و تهمت و با مطرح کردن قضایای بیاساس. متاسفانه بعضیها را میبینیم که تحت تأثیر این فضا قرار میگیرند. ولله این دام و توطئه است. با فضای مجازی و فشارهایی که از هر راه ممکن میآورند. در سال 98 ممکن است بیاورند عرض کردم ممکن است انشاء الله که موفق نخواهند شد. این فشارها را میآورند تا چه شود؟ تا با این فشارها مردم را به تنگ بیاورند، مردم خسته شوند، بریزند توی خیابانها و شورش کنند علیه نظام و ... چه شود؟ تا همان کاری که در 28 مرداد انجام دادند در کشور پیاده شود. (شعار هیهات من ذله نمازگزاران) بههرحال اینها در سال 98 به دنبال این هستند تا آشوب و شورش در کشور درست کنند تا به مقصود شوم و شیطانی خود برسند. آنچه که امروز در این کشور همه باید مورد توجه قرار بدهیم، صبر و حوصله است. ما هشت سال دفاع مقدس را صبر و حوصله کردیم، آنهمه شهید دادیم اما موفق شدیم. صبر کنیم تا خدایی نکرده در این دام شیطان نیفتیم. مهمتر از این یکپارچگی و همدلی است. اینروزها صداهایی میشنویم که نادانسته در مسیر غلطی قرار گرفتهاند. تمام کسان تأثیرگذار، مسئولان اجتماعی و سیاسی و تمام جناحها، نباید دنبال بهانه بگردید و چیزی را پیدا کنید و با آن توی سر هم بزنیم برای مسائل جزئی و پیشپاافتاده. مسائل اقتصادی را نمیگویم، نظر همه ما این است که باید فکری به حال اقتصاد کشور بشود این حسابش جداست. مسائل کوچکی را درست میکنند و همه را به جان هم میاندازند! زمان زمان این حرفها نیست. بگذارید سال 98 را که در پیش داریم، انشاء الله به خیر و خوبی بگذرانیم و چشم و دل دشمن کور، دشمن را سر جایش بنشانیم. دیگر اینها به این نتیجه برسند که دیگر ایران کشوری نیست که بتوانند بلایی که در سال 32 بر سرش آوردند باردیگر بر سرش بیاورند. این وظیفه شرعی و انقلابی من بود که یادآوری کنم. صبر و یکپارچگی. همه با هم همدلی کنند، جناحهای سیاسی و اجتماعی، اقوام و تأثیرگذاران سیاسی و اجتماعی و مذهبی و معنوی، تریبونهای نماز جمعه، همه و همه مواظب باشند، از آنچه که باعث جدایی و تفرقه مردم میشود و مردم را در برابر هم قرار میدهد باید پرهیز شود. آنچه که مصالح کشور و انقلاب ایجاب میکند مد نظر باشد و انشاء الله از این مرحله عبور کنیم همانطور که از مراحل قبل هم به خوبی و خوشی عبور کردیم. خدا هم کمک میکند. یدالله مع الجماعه، وقتی خدا میبیند مردم خودشان همدلاند و برای یک کشور و یک ملت دلسوزی میکنند، دست خدا هم پشتیبان کسانی است که اینگونه عمل میکنند.
انشاء الله خداوند متعال انقلاب ما را از همه خطرها حفظ کند.
خدا انشاء الله شر دشمنان بشریت را از سر همه ملتها بردارد.
آیت الله نورمفیدی، در پایان، خود و دیگران را به رعایت تقوای الهی دعوت کردند.